مشق خاک

خدا می داند ، ولی آن روز که آخرین زنگ دنیا می خورد،

دیگر نه می شود تقلب کرد و نه می شود سر کسی را کلاه گذاشت …

آن روز تازه می فهمیم دنیا با همه بزرگی اش از جلسه امتحان هم کوچکتر بود …

آن روز تازه می فهمیم که زندگی عجب سوال سختی بود،سوالی که بیش از یک بار نمی توان به آن پاسخ داد

نایت اسکین

چادر مشکی تو
برایت امنیت می آورد
خیالت راحت،
گرگ ها همیشه به دنبال شنل قرمزی هستند...

+نوشته شده در جمعه 29 دی 1391برچسب:,ساعت16:53توسط زهراابراهیمی،فاطمه پورغریب شاهی | |

بترسید از گناه در حضور شاهد ، آن هم شاهدی که فردا  خودش ♦ قاضی ♦ است.

 

الهــی العفو

♦ عالم محضر خداست، در محضر خدا معصیت نکنید

+نوشته شده در جمعه 29 دی 1391برچسب:,ساعت16:48توسط زهراابراهیمی،فاطمه پورغریب شاهی | |

خودت را در این عکس پیدا کن …

چه کرده ایم!!!!؟

((کُلُّ نَفْسٍ ذَائِقَةُ الْمَوْتِ وَنَبْلُوکُم بِالشَّرِّ وَالْخَیْرِ فِتْنَةً وَإِلَیْنَا تُرْجَعُونَ))

هر فردی مرگ را خواهد چشیدو ما شما را براى امتحان دچار خیر و شر مى کنیم و شما به سوى ما بازگشت خواهید کرد».

سوره انبیا آیه35


+نوشته شده در جمعه 29 دی 1391برچسب:,ساعت16:34توسط زهراابراهیمی،فاطمه پورغریب شاهی | |

ﭘﻮﻝ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺟﺎﯾﯽ ﺑﻠﻨﺪﺗﺮ ﺍﺯ ﻗﺪ ﻣﺎﺳﺖ
ﺑﺮﺍﯼ ﺭﺳﯿﺪﻥ ﺑﻪ ﺁﻥ ﻣﻮﺍﻇﺐ ﺑﺎﺷﯿﻢ
ﭘﺎﯾﻤﺎﻥ ﺭﺍ ﺭﻭﯼ ﭼﻪ ﭼﯿﺰﻫﺎﯾﯽ ﻣﯽ ﮔﺬﺍﺭﯾﻢ . . .

 

+نوشته شده در جمعه 29 دی 1391برچسب:,ساعت16:31توسط زهراابراهیمی،فاطمه پورغریب شاهی | |

تصاوير جديد زيباسازی وبلاگ , سايت پيچك » بخش تصاوير زيباسازی » سری دوم www.pichak.net كليك كنيد
 

 

 

تصاوير جديد زيباسازی وبلاگ , سايت پيچك » بخش تصاوير زيباسازی » سری دوم www.pichak.net كليك كنيد

+نوشته شده در چهار شنبه 20 دی 1391برچسب:,ساعت11:42توسط زهراابراهیمی،فاطمه پورغریب شاهی | |

به قول ارنست چه گوارا:

دستم بوی گل می داد مرا به جرم چیدن گل محکوم کردند......

اما هیچ کس فکر نکرد که شاید.....یک گل کاشته باشم

 

+نوشته شده در شنبه 16 دی 1391برچسب:,ساعت10:26توسط زهراابراهیمی،فاطمه پورغریب شاهی | |

 

         
شعری از شاعر گرامی شهرمان "افسر فاضلی"
مادر
 
مرا چه وحشت از این روسیاهی ای مادر
که ظلمت شب من را تو ماهی ای مادر
شبی ز چشم تو خواندم غم محبت را
که ریخت اشکت و کردم نگاهی ای مادر
دلم به گرمی آغوش مهربان تو هست
چرا که هستی و دارم پناهی ای مادر
به یاد آن شبها که تا سحرگاهان
نخفتی مگر گاه گاهی ای مادر
دلم شکسته از آن روزها که جز فریاد
نمانده برای تو راهی ای مادر
منم برابر دریایی از گذشت،آری
تویی مقابل کوه گناهی ای مادر
ز جان که هدیۀ لایق تری ندارم من
مگو مگو که به جز آن چه خواهی ای مادر
شب فراق، به اهل جهان نمی آید
کشیده ای تو مگر روزی آهی ای مادر؟
طواف کعبه ندارد،ثواب دیدارت
که اولین حرم و قبله گاهی ای مادر
مرا بوسۀ خورشید عشق،مهمان کن
گلی و پیش تو هستم گیاهی ای مادر

+نوشته شده در چهار شنبه 6 دی 1391برچسب:,ساعت11:14توسط زهراابراهیمی،فاطمه پورغریب شاهی | |